امروز: 08 - 02 - 03 | میلادی 2024 - 04 - 27

سرهنگ اسماعیلی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران گفت: ساعت 03:30 بامداد امروز سواری پژو پارس که در شمال به جنوب اتوبان امام علی قبل از پل حسین آباد به علت عدم توانایی در کنترل وسیله نقلیه ناشی از تخطی در سرعت مطمئنه با گاردریل برخورد و راننده جان خود را از دست داد.

* گل فروشی کودکی 10 ساله قربانی گرفت

وی در ادامه به حادثه دیگر اشاره کرد و افزود: ساعت 17:30 شب گذشته در خیابان شهید ستاری تقاطع 35 متری گلستان پسر بچه ای 10 ساله که در حال گل فروشی بود پاترولی به او برخورد و این پسر بچه 10 ساله گل فروش در دم جان خود را از دست داد.

 

سرهنگ اسماعیلی در خاتمه اظهار داشت: علت حادثه عدم توجه به جلو از سوی راننده پاترول بوده است

منبع : باشگاه خبرنگاران

حتی اجازه بستن رحم توسط پدرانشان به مادرانشان داده نمی‌شود. معمولا تا 10 شکم زاییده‌اند، اما شوهرانشان به آنها اجازه نمی‌دهند بچه‌دار نشوند، چراکه در این صورت کسب و کارشان تعطیل خواهد شد. سیستمی که در آن پدر نقش کارفرما، مادر سرکارگر و کودک کارگر است.

 

اوضاع از گل و فال فروشی، عمونوروز و حاجی فیروز شدن گذشته است، اشتغالی بغرنج همچون فروش مواد مخدر و ... دست به گریبان کودکانی شده است که غرق در پارادوکس ماهیت کودکی بزرگسال شده خود هستند.

 

به گزارش خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ناهید تنها 9 سال دارد، 9 سالی که برای او تنها بوی بنزین می‌دهد. دوم ابتدایی است و در پمپ بنزین نزدیک خانه‌شان فال و گل می‌فروشد.

 

پدرش به شیشه اعتیاد دارد و در قبال گفتن رازهای زندگی خود علی رغم حضور سایر کودکان در این جمع هیچ ترس و شرمی ندارد، گویی کاملا آن را پذیرفته‌است. دخترک و مادرش با درآمد روزانه 15 هزار تومان تامین کننده مخارج خانواده‌شان هستند. مادر ناهید نظافتچی ساختمانی است و تنها کار پدرش هم استعمال شیشه، کتک زدن او، مادر و خواهرش است.

 

بزرگترین آرزوی دخترک فال فرش داشتن ماشینی است برای سوار شدن، گویی نقطه آغازین زندگی دختران سرمایه‌دار از منظر ناهید نقطه دست نیافتنی زندگی است، دختر بچه‌ای که با کارش کودکی می‌کند و بازی.

 

ساختمان جمعیت دفاع از کودکان کار تنها محلی است برای گریز چند ساعته کودکان از دل شلوغی و پلیدی که هرروز به آغوشش می‌روند، می‌آیند و چند ساعتی در طول روز یا به تحصیل می‌پردازند یا با آبمیوه و چیپس و کیکی پذیرایی می‌شوند.

 

به گفته مددکاران این جمعیت، همین که این کودکان چند ساعتی از شرایط بغرنج زندگی‌شان دور می‌مانند خود غنیمتی است.

 

صبح‌ها کودکانی که اتباع بیگانه‌اند و عصرها کودکان همین سرزمین میهمان این ساختمان‌ اند، ساختمانی که حال و روز مساعدی ندارد و به هیچ وجه نمی‌توان شرایط بهداشتی و رفاهی مساعدی را برایش متصور شد، اما چه می‌شود کرد که آنجا پایین شهر است و گاه کودکانی دارد که حتی هویت حقیقی (شناسنامه) ندارند.

 

به گزارش ایسنا، کلیه کودکان اتباع بیگانه حاضر در این مرکز هیچکدام شناسنامه و اوراق هویتی ندارند و به همین دلیل نمی‌توانند در مدارس کشور تحصیل کنند. حتی اگر مشکل هویتی و اقامتی را نیز نداشتند به این علت که به کار مشغول هستند و یا خانواده‌هایشان اعتقادی به مدرسه رفتن ندارند، نمی‌توانستند مدرسه بروند.

 

سعید 13 ساله پسرک افغانی که تنها سه پایه درس خوانده است، سه ساله بود که همراه خانواده‌اش به صورت غیرقانونی به ایران مهاجرت کرد. پدرش در زندان به سر می‌برد و او هنوز هم علت جرم پدر خود را نمی‌داند.

 

از زمانی که پدرش زندانی شده دیگر به مدرسه نمی‌رود؛ سه برادر و دو خواهر هم دیگر دارد. روزی 10 ساعت در یک خیاطی کار می‌کند و درآمد ماهیانه‌اش 400 هزار تومان بیشتر نیست. گاها روزهایی دلش آنقدر کودکی‌های از دست رفته‌اش را می‌خواهد که به محل کارش نمی‌رود و به ازای این روزها هم از حقوقش کم می‌شود.

 

سعید روزهایی که به خیاطی می‌رود از ساعت 8 تا 13 و از ساعت 14 تا 19 به کار مشغول است و از این 10 ساعت کار تنها می‌تواند یک ساعت استراحت کند، آنهم این زمان را صرف ناهار خوردنش می‌کند.

 

محمد لطفی- مسئول واحد مددکاری و حقوقی جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان- با بیان اینکه مهم‌ترین اتفاق در این جمعیت موضوع مهم نبودن ملیت است، می‌گوید: در این مرکز هر کودکی با هر ملیت و نژادی پذیرش می‌شود، چرا که نگاه قومی و نژادی به این موضوع بسیار ناشایست است.

 

به گفته وی، کودکان کار سه گروه‌ هستند؛ مهاجرانی که برگه هویت دارند، مهاجرانی که برگه هویت ندارند و گروه سوم کودکان ایرانی.

 

به گفته لطفی کودکان کار ایرانی یا هزینه تحصیل ندارند و یا محتوای آموزشی موجود به درد آنها نمی‌خورد که بتواند زمینه ترغیب و نگهداری کودکان را حاصل کند.

 

مسئول واحد مددکاری و حقوقی جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان با بیان اینکه حاشیه نشینی زاییده فقر است، اظهار می‌کند: ویژگی حاشیه، محیط پرخطر و آسیب‌زا است و تلاش برای آموزش مهارت‌های اجتماعی از جمله برنامه‌هایی است که باید به آن توجه شود.

 

 

وی در مورد باندها و فضای باندی در پدیده کودکان کار بیان می‌کند: وقتی از باند صحبت به میان می‌آید فضای کودکان کار امنیتی می‌شود و می‌خواهند با این موضوع برخورد امنیتی کنند، حال آنکه پدیده باند مساله‌ای اقتصادی اجتماعی است و کودکی که در جریان باندها قرار می‌گیرد، قربانی مضاعف بوده و نیازمند حمایت مضاعف است.

 

لطفی همچنین می‌گوید: یک سری از کودکان برای کم کردن هزینه‌ها و افزایش امنیت‌شان به صورت گروهی به محل‌هایی که در آن کار می‌کنند، می‌روند و این نباید به عنوان پدیده وجود "باند" در موضوع کودکان کار تلقی شود.

 

مسئول واحد مددکاری و حقوقی جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان ضمن اشاره به کارگاه‌های خانگی نیز اظهار می‌کند: کارگاه‌های خانگی در کنار کارگاه‌های زیر 10 نفر موجود در سطح جامعه از شمول قانون کار خارج می‌شوند، بنابراین نه حداقل دستمزد، نه مرخصی و نه بیمه کودک معنایی ندارد. به طور مثال در کارگاه‌های خانگی سفارش کار توسط یکی از اعضای خانواده پذیرفته می‌شود.

 

وی این اتفاق را مشروعیت دادن به کار کودک در فرآیند نظام سرمایه‌داری دانست.

 

اکبر یزدی- یکی از اعضای شورای جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان- نیز با بیان اینکه چهار سال است کمک‌های سازمان بهزیستی و شهرداری به این جمعیت قطع شده است، می‌گوید: سالانه با 500 کودک به طور شناور در ارتباط هستیم و عمده کمک‌های ارائه شده مردمی است و این در حالی است که به شدت با کمبود امکانات و اعتبار مواجه هستیم.

 

وی اضافه می‌کند: نزدیک به 5000 داوطلب در جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان عضو هستند.

 

به گزارش ایسنا، بسیاری از این داوطلبان دانشجویان جوانی هستند که با تمایل و به صورت رایگان برای تدریس کودکان کار و خیابان در جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان حضور می‌یابند و بدون کوچکترین چشم داشتی برای به جای آوردن حق انسانیت به کودکانی که شرایط بسیار نامساعدی دارند دست به کار می‌شوند.

 

کار کودکان حقیقتی تلخ و انکاناپذیر است، کاری که در بستر اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته، ماهیت یافته و حتی مشروعیت می‌یابد. کودکی که کودکی‌اش بازیچه شرایط نامطلوب خانواده و اجتماعی است که باید در آن موجودیت یابد.

 

 

دزدی، اعتیاد، سوء استفاده جنسی، جدایی از کانون خانواده و... از جمله بازتاب‌های ناشی از کار کودکی است که ناگزیر به ورطه کار و خیابان کشیده می‌شود و تنها پیامدش آفرینش آسیب‌های اجتماعی در بطن جامعه است.

 

 

منبع : ایسنا

شکور ابراهیمی در گفتگو با خبرگزاری مهر با بیان این که اطلاعی از فلج شدن کودکان در کارگاه کفش ندارم گفت: فلج شدن کودکان در کارگاه کفاشی در حد یک خبر است اما بازرسان اداره کار این موضوع را بررسی خواهند کرد و درصورتی که این موضوع درحوزه وظایف وزارت کار و امور اجتماعی باشد، قطعا اقدام قانونی را انجام خواهند داد و در صورتیکه جزء وظایف وزارت بهداشت باشد وزارت مربوطه باید اقدام مقتضی را انجام دهد. 

وی افزود: نظارت بر کارگاههای مشمول قانون کار از بعد ملی بر عهده وزارت کار و از بعد بهداشتی بر عهده وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است اما در خصوص کارگاه کفاشی که منجر به فلج شدن تعدادی ازکودکان شده است باید بررسی لازم صورت گیرد وچگونگی فعالیت قانونی این کارگاه مشخص شود.

وی افزود: کارگاههایی که به صورت رسمی فعالیت می کنند اسامی آنان در ادارات کار و امور اجتماعی منطقه وجود دارد و با نظارت کامل به فعالیت خود ادامه می دهند اما کارگاهایی که به صورت غیر قانونی و غیر مجاز در زیر زمینها فعالیت می کنند و امکان دسترسی بازرس کار در محل وجود ندارد طبیعی است که چنین تخلفاتی به وجود می آید و به محض این که وزارت کار از وجود چنین کارگاههای اطلاع پیدا کنند موظف به بازرسی و اعمال مقررات است. 

وی گفت: به استناد ماده 105 وزارت کار در زمانی حق تعطیلی کارگاهی را دارد که کار در آن کارگاه خطرناک باشد بنابراین در زمانی که کارگاه شناسایی نشده باشد نمی توانیم اقدامی در جهت تعطیلی کارگاهی انجام دهیم. 

وی افزود: در صورتی که که در بازرسی مشخص شود که کار کردن در کارگاه برای کارگران خطرناک است بازرسان وظیفه دارند تا از مرجع قضایی درخواست تعطیلی کارگاه را نمایند و مرجع قضایی نیز حکم تعطیلی کارگاه را صادر می کند. 

ابراهیمی تصریح کرد: در صورتیکه قصوری از سوی بازرسان ادارات کار محل در شناسایی این کارگاه صورت گرفته شده باشد قطعا باید این افراد پاسخگو باشند. 

وی در ادامه افزود: به استناد ماده 79 قانون کار کودکان زیر 15 سال در هیچ نوع شغلی حق کار کردن ندارند و همچنین زیر 18 سال نیز در مشاغل سخت و زیان آور حق کار کردن ندارند. 

وی گفت: چنانچه کارفرمایی کودکان زیر 15 سال را به کار گیرد بنابر فصل 11 قانون کار با اعمال مجازات جریمه نقدی و یا حبس با کارفرمایان متخلف برخورد لازم صورت می گیرد. 

وی در ادامه افزود: در صورتی که مشخص شود کارگاه کفاشی رسمی بوده طبیعی است که بازرسی آن بر عهده وزارت کار و امور اجتماعی بوده اما در صورتیکه کارگاه زیر زمینی و خانوادگی باشد امکان این که که مسئولان و بازرسان وزارت کار از این موضوع بی اطلاع باشند وجود دارد. 

وی با بیان این که بهداشت محیط به وزارت کار و امور اجتماعی ربطی ندارد تصریح کرد: بهداشت در محیط کار بر عهده وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است و و ایمنی در کار بر عهده وزارت کار و امور اجتماعی است. 

مدیر کل بازرسی کار وزارت کار و امور اجتماعی گفت: باید صحت موضع کارگاه کفاشی که باعث فلج شدن تعداد کودک کاگر آن شده است مشخص شود در غیر این صورت نمی توان دلیل اصلی این امر را بیان کرد.

 

منبع : روزنامه هم وطن سلام

فیسبوک

ساندکلاد

رادیو جمعیت

عضویت

All Rightes Reserved © | Created And Designed By: Firemode Studio / Agerin Agency