از اواسط دهه هشتاد که مفهوم شهر دوستدار کودک وارد ایران شد، بی آنکه توجهی به مفهوم واقعی این فرایند شود بانگاهی سطحی و کالبدی، در سطح مدیریت شهری به مرحله اجرا و قانون گذاری درآمد. عنوان« شهر دوستدار کودک» در کنار مفاهیمی چون « شهر سبز» و «توسعه پایدار» زینت بخش سخنرانیهای مسئولان گردید. استفاده از عناوین تا جایی پیش رفته که شهرداري تهران جهت هدايت پروژه شهر دوستدار كودك در شهرهاي خاور ميانه و شمال آفريقا به عنوان دبيرخانه، پذيرش مسئوليت نموده است. اینجاست که سخن از شهر دوستدار کودک بیشتر شبیه یک شوخی می ماند. وقتی به مصوبه سال 88 که زیر عنوان شهر دوستدار کودک توسط شورای شهر تهران تصویب و لازم الاجرا شده، نگاه می اندازید، متوجه می شوید خنده تان بی دلیل نبوده است. تمامی مفاد مصوبه به اصلاحات کالبدی و برگزاری مراسم جشن محدود شده و به قسمت اعظمی از کودکان که هر روز زیر بار خشونت های شهری، کودکی خود را از دست می دهند هیچ اشاره ای نشده است.
این نگاه سطحی و کالبدی به تهران محدود نمی شود، شهردار اصفهان نیز با بیان اینکه به دنبال تبدیل شهر اصفهان به «پایتخت فرهنگی شهر دوستدار کودک ایران» هستیم اذعان کرده است: «از این رو شهرداری به دنبال توسعه فضاهای ورزشی کودکان و ارتقای کیفی فضاهای موجود است.» مشخص است که شهر دوستدار کودک هنوز مفهومی گُنگ برای مسئولان محسوب می شود. با استانداردسازي مبلمان، نگهداري پاكيزه و مناسب سرويسهاي بهداشتي، ايجاد سراي كودك، ايجاد شهرك مينياتوري، ايجاد مزرعه كودك یا ايجاد موزه بازي تهران به شهری دوستدار کودک تبدیل نمی شود.
شهر دوستدار کودک بر اساس مفاد پیمان نامه حقوق کودک طراحی شده است. بر اساس اولین اصل شهر دوستدار کودک، هیچ کودکی فارغ ازنژاد، جنسیت، ملیت، مذهب، قومیت، رنگ، زبان و توان مالی نباید از تبعیض رنج ببرد و به بیان شهرسازی تمامی خدمات زیر بنایی و رو بنای شهر (بهداشت، درمان، آموزش، تفریحی و ... .) باید به طور عادلانه در میان کودکان تقسیم شود، حقوق کودکان به عنوان یک شهروند در جامعه شهری به رسمیت شناخته شده و کار کودک در هر شکلی که مانعی برای آموزش، سلامت روحی و جسمی است باید با نظارت دولت و قوانین منع شود.
از دیگر نشانه های نارسایی مفهوم شهر دوستدار کودک در مدیریت شهری نحوه عملکرد آنها در مقابل پدیده کودک کار است، عمده فعالیت مدیریت شهری در تهران جمع آوری آنها از سطح شهر است. شهرداری، کودکان کار را همچون مبلمان شهری نازیبا و کاربری ناسازگار در راستای زیبا سازی نمای شهری، جمع آوری می کند. هر چند به تازگی در مناسبتها با کمک نهاد های به نظر غیر دولتی فعال در این حوزه،« کارِِ کودکان» را در فرهنگسراها جشن می گیرد و پرونده شان را تا مناسبت بعدی می بندد.
کودکانی که عمر خود را در گوشه تاریک کارگاه ها و کنار چهار راه ها می گذرانند سهمشان از شهر چیست؟ خشونت های شهری مستقیما آنها را هدف می گیرد. با آزار و تجاوز جنسی، حقارت و بی حرمتی ، آسیبهای روانی و جسمی، بدون هیچ حقی برای آموزش، تفریح و بازی بدون آنکه کسی متوجه شود، از خردسالی وارد دنیای بزرگسالان می شوند.
الزام ایجاد شهری دوستدار کودک باز بینی دوباره در مفهوم عدالت اجتماعی واقتصادی در عرصه شهری است. تا زمانی که خدمات شهری بر اساس جایگاه و طبقه اجتماعی تقسیم می شود و کودکان بسیاری در این چرخه از نیاز های اولیه خود محروم می مانند و اطلاق "شهر دوستدار کودک" واژه ی بی معنا در مدیریت شهری محسوب می شود.
فرانک جواهری