سالانه ۲۰ تا ۶۰ میلیون نفر در جهان دست به خودکشی میزنند اما تنها یک میلیون نفر از آنها در اقدام خود موفق میشوند. خودکشی رفتار و پدیدهای است که معمولاً در پی فشارهای اجتماعی و خانوادگی شکل میگیرد.
زندگی جنبههای مثبت و منفی بسیاری دارد؛ رضایت خاطر، آرامش، موفقیت، خلاقیت، شادی؛ بخشی از آن نیز بیروح، تکراری، کسلکننده، یکنواخت و در حادترین و دشوارترین شرایط مملو از تجارب دردآور، تأسفبار، اندوهناک، اضطرابآور و ناراحتکننده است. در اغلب موارد تمایل به خودکشی زمانی به اوج خود میرسد که هیجانات و عواطف منفی زندگی فرد شدت مییابند و مرتب او را آزرده و ناامید میکنند.
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان خودکشی میکند. بیشترین آمار خودکشی متعلق به چین و روسیه است. سالانه ۲۰ تا ۶۰ میلیون نفر در جهان دست به خودکشی میزنند اما تنها یک میلیون نفر از آنها در اقدام خود موفق میشوند. خودکشی رفتار و پدیدهای ضداجتماعی است که معمولاً در پی فشارهای اجتماعی و خانوادگی شکل میگیرد.
روز جهانی پیشگیری از خودکشی
هر سال در تاریخ دهم سپتامبر به مناسبت «روز جهانی پیشگیری از خودکشی» و بهمنظور افزایش اطلاعرسانی در زمینه اقدامات پیشگیرانه ضروری با هدف کاهش نرخ قربانیان خودکشی در سراسر جهان، مراسم ویژهای در کشورهای مختلف برگزار میشود. برگزاری مراسم روز جهانی پیشگیری از خودکشی به سازمانها، آژانسهای دولتی و افراد این فرصت را میدهد تا سطح آگاهیهای خود را در مورد خودکشی، بیماریهای ذهنی مرتبط با خودکشی و پیشگیری از خودکشی افزایش دهند.
هدف از خودکشی
اکثر افرادی که اقدام به خودکشی میکنند به دنبال هدفی مشترک هستند که مهمترین آنها عبارتاند از:
الف) حل بحران: خودکشی عملی است که بهمنظور رها شدن از مشکل و بنبستی که برای فرد بهصورت بحران غیرقابلتحملی درآمده است، جلوهگر میشود. بهعبارتدیگر، فرد خودکشی را تنها راهحل ممکن برای نجات از سردرگمی و پریشانی خود میبیند.
ب) فشارهای روانی: در بعضی موارد نیازها، خواستهها و آرزوهای برآورده نشده چنان تأثیری عمیق بر افکار و اذهان افراد ناامید و مستأصل میگذارد که او را به سمتوسوی خودکشی میکشاند. تمام اقدامات منجر به خودکشی حاصل و انعکاسی از یک نیاز روانشناختی ناکام مانده است.
ج) احساس ناامیدی و درماندگی: اغلب افرادی که شدیداً خودشان را در برابر ناملایمات و هیجانات منفی زندگیشان ناتوان و درمانده احساس میکنند و تصور میکنند مشکلاتشان هیچگاه حل نمیشود، دچار افکار آشفته و پریشانی میشوند که گاه آنها را بهسوی آسیب رساندن به خودشان برمیانگیزد.
د) عدم توانایی در تحمل درد و رنج: معمولاً افرادی که درصدد خودکشی هستند، تحمل درد و رنج بیشتر را در خود حس نمیکنند. آنها سعی میکنند با خودکشی کردن از شرایط غیرقابلتحمل زندگیشان فرار کنند. خودکشی برای آنها یعنی فرار از هیجانات غیرقابلتحمل و شرایط دردناک زندگی. برای آنها پذیرش درد و ناملایمات زندگی دیگر جایی در ذهن و فکر و توانشان ندارد.
تفاوت اقدام به خودکشی بین زنان و مردان
معمولاً در اکثر کشورها از نظر آماری تعداد زنانی که خودکشی میکنند از مردها بیشتر است. در اروپا زنان چهارده برابر مردان اقدام به خودکشی میکنند، اما تعداد خودکشیهای موفق نزد مردان دو برابر است. مردان از روشهای رادیکالتر مانند گلوله و دار زدن استفاده میکنند و زنها اکثراً دارو میخورند.
البته مسائل آماری، نمیتوانند توضیح دهند که چرا زنان از روشهایی استفاده میکنند که امکان مردن در آن کمتر است. آمار تنها تفاوت میان زن و مرد را نشان میدهد. تغییر شرایط اجتماعی در اروپا، هم نوع خودکشیها را تغییر داده و هم تفاوتهای بین دو جنس را. اینکه زنها بهصورت حداقلی هم که شده، به یکسری حقوق برابر دستیافتهاند، باعث شده که تا حد زیادی میزان خودکشی در زنان کمتر شود.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته