"هر پدری حق دارد فرزندش را بزند"! این جمله توجیه پدر 32 سالهای بود که برای ساکتکردن نوزاد پنج ماههاش او را به شدت کتک زده بود و حال کارشناسان میگویند این بهانه در محضر دادگاه پذیرفتنی نیست
سوم تیر ماه پسربچه پنج ماههای درحالیکه در وضعیت بدی قرار داشت و آثار کبودی روی سر، صورت و سینهاش نمایان بود، به بیمارستان پورسینای رشت منتقل شد. مادر کودک که نوزاد بیهوش را در آغوش گرفته بود ادعاهای ضد و نقیضی درباره آثار کبودی و خونمردگی روی بدن او مطرح کرد که موجب شک پزشکان شد. در بررسیهای بعدی روشن شد که این پسربچه از سوی پدرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آزار داده شده است. همچنین در عکسبرداریها مشخص شد یک لخته خون در مغز او ایجاد شده که با درمانهای پزشکی این لخته خونی از بین رفت.
حال عمومی این کودک پس از 6 روز بستری در بیمارستان بهبود یافت و از بیمارستان ترخیص و به خانوادهاش تحویل داده شد، اما ازآنجاکه مددکار اجتماعی و کادر بهزیستی تشخیص کودکآزاری داده بودند، پروندهای در این زمینه در دادگستری گشوده شد و قرار است بهزیستی گیلان به بررسی پرونده بپردازد و نتیجه را تا چند روز آینده گزارش دهد.
پدر 32ساله این کودک معتاد به شیشه و با سابقه شرارت، چهار سال در زندان بوده است. او و همسر 28 سالهاش از مدتها پیش با یکدیگر اختلاف داشتهاند. این زوج که فقط همین فرزند را دارند قبلاً نیز تصمیم به جدایی از هم گرفته بودند. 20 روز پیش از این ماجرا پدر معتاد، این کودک را بهشدت مورد ضرب و شتم قرار داده و سپس به بیمارستان منتقل کرده بود. مادر کودک از همسرش شکایت کرده، ولی این پرونده در دادگاه منتهی به مصالحه شد و این زوج و فرزندشان به خانه بازگشته بودند. پدر این نوزاد نیز در سخنان عجیبی در تماس تلفنی به مأموران گفت: «هر پدری حق دارد فرزندش را بزند»!
متعارفبودن تأدیب در حد تذکر است
بهمنظور بررسی بهتر قوانین و خلأهای موجود در این زمینه به سراغ مظفر الوندی، دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک رفتیم. او در گفتوگو با خبرنگار مهرخانه در مورد وضعیت قانونی این پرونده تصریح کرد: هرگونه ایراد صدمه به افراد به اندازهای که پزشکی قانونی تعیین میکند، نیاز به جبران خسارت دارد. در مورد پدر و فرزند، قانون، تأدیب متعارف را به رسمیت شناخته است؛ گرچه روی این موضوع نیز بحث وجود دارد و در جایی به آن استناد نمیکنند. متعارفبودن تأدیب، در حد تذکر و موضوعی ابتدایی است، اما زمانی که صدمه وارد شود و منجر به جرح شود، قانوناً قابل تعقیب است و کسی که این کار را میکند، باید جبران کند و این موضوعی روشن است.
سازمانهای مردمنهاد میتوانند بهجای کودک شکایت کنند
الوندی با بیان اینکه حال باید دید چه کسی میتواند پیگیر این موضوع باشد، افزود: اگر این نوزاد را به بیمارستان نمیبردند احتمالاً متوجه آزارها نمیشدند. در این زمینه ماده 66 قانون آیین دادرسی کیفری به برخی سازمانهای مردمنهاد در حوزه خانواده و کودکان، اختیاراتی داده که براساس آن میتوانند حتی بهعنوان شاکی در دادگاه طرح شکایت کنند و دادگاه مکلف به پذیرش این شکایت است. نهاد مردمی نیز میتواند در روند دادرسی شرکت کند. این قانون در پیشگیری از اینگونه وقایع که شاید برخی از آنها نیز منتشر نشود، بسیار اهمیت دارد. پس از طرح شکایت، مراحل قضایی طی میشود و فرد مجازات میشود. مجازات مخصوصاً در صدمات بدنی بهطور دقیق مشخص است؛ یعنی برای هر نوع صدمه از یک خراشیدگی معمولی تا مرگ یک نفر، دیات کاملاً برآورد شده و بهطور مشخص در قانون آمده است.
حضانت این کودک از پدر سلب میشود
او ادامه داد: با وضعیتی که این پدر داشته، حضانت کودک از او سلب میشود. با توجه به اینکه کودک را به مادرش تحویل دادهاند، اگر حضانت به مادر تعلق بگیرد، دیه را مادر دریافت میکند. البته باید شکایت صورت گیرد. در بحث اجرا دادگاه مشخص میکند که مبلغ دیه از کجا تأمین شود یا به چه کسی تعلق گیرد. اگر نه پدر و نه مادر صلاحیت حضانت را نداشته باشد، دادگاه امین موقت تعیین میکند. پس مشکلی از جهت قانونی نداریم.
توجیه پدر، پذیرفتنی نیست/ دادستان بدون شکایت شاکی میتواند در چنین موضوعی ورود پیدا کند
دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک با تأکید بر اینکه توجیه پدر با این عنوان که «هر پدری حق دارد فرزندش را بزند» به هیچوجه در محضر دادگاه پذیرفتنی نیست، ادامه داد: در این مورد با توجه به اینکه نوزاد نمیتواند شکایت کند، قانون راهکاری حمایتی ایجاد کرده که نهادهای مردمی میتوانند شاکی باشند؛ پس مشکلی از این جهت نداریم. براساس قانون حمایت کودکان بدسرپرست و بیسرپرست امکان گرفتن سرپرستی نوزاد از پدرش وجود دارد و قانون میتواند سلب صلاحیت کند. در این زمینه قوانین دیگری نیز داریم که حتی دادستان بدون شکایت شاکی نیز میتواند در چنین موضوعی ورود پیدا کند. مرز بین تأدیب و کودکآزاری چندان مشخص نیست، اما زمانی که میگویند به حد متعارف، ابزاهایی برای تشخیص متعارفبودن وجود دارد که پزشکی قانونی و میزان صدمه وارده است و متعارفبودن تنبیه را کارشناس تعیین میکند. زمانی که دیه مشخص میشود، مرز بین تأدیب و آزار نیز مشخص شده است یعنی هر نوع تنبیهی (حتی یک خراش) که منجر به دیه شود، آزار تلقی میشود.
منبع : مهرخانه