پژوهشكده مركز آمار در تازهترين گزارش خود، آخرين اطلاعات موجود در رابطه با خط فقر را اعلام كرده و از هفتبرابر شدن فقر غذايي در شهرها و هشتبرابر شدن آن در روستاها طي 10سال اخير خبر داده است
بهگواه اين آمارها سال92، بدترين سال براي خانوارهاي فقير بوده است؛ فقرا فقيرتر شدند و افراد بيشتري از طبقه متوسط به اين قشر پيوستهاند، بهطوري كه خط فقر ماهانه سرانه از 91هزار تومان در سال1383 به 714هزار تومان در سال92 رسيده كه با ضريب0.190 بالاترين حد نوسان در اين سالها را تجربه كرده است.
به گزارش سلامت نیوز ، روزنامه تعادل نوشت: خط فقر هر سال افراد بيشتري را به زير مدار خود ميكشد. حالا هر خانواده 5نفره ايراني كه نخواهد بهرسته فقرا بپيوندد، بايد ماهانه 3ميليون و 572هزار تومان درآمد داشته باشد، درحالي كه اين ميزان درآمد تقريبا پنجبرابر حداقل حقوق (712هزار تومان) است. درواقع در يك خانوار 5نفره بايد تمام اعضا شاغل باشند تا بتوانند از پس تامين حداقل سطح زندگي و مخارج غذايي خود برآيند. شناسايي خط فقر از آن دست شاخصهاي اقتصادي است كه هيچ كدام از مراجع آماري، نه مركز آمار و نه بانك مركزي بهصورت مستمر و متوالي، آن را بررسي نميكنند و هر اطلاعات آمار و ارقامي هم كه از آن منتشر ميشود، نتيجه تحقيقات و مشاهدات پژوهشگران است.
پژوهشكده مركز آمار در تازهترين گزارش خود، آخرين اطلاعات موجود در رابطه با خط فقر را اعلام كرده و از هفتبرابر شدن فقر غذايي در شهرها و هشتبرابر شدن آن در روستاها طي 10سال اخير خبر داده است. بهگواه اين آمارها سال92، بدترين سال براي خانوارهاي فقير بوده است؛ فقرا فقيرتر شدند و افراد بيشتري از طبقه متوسط به اين قشر پيوستهاند، بهطوري كه خط فقر ماهانه سرانه از 91هزار تومان در سال1383 به 714هزار تومان در سال92 رسيده كه با ضريب0.190 بالاترين حد نوسان در اين سالها را تجربه كرده است.
در پژوهش انجام شده، براي شناسايي خط فقر از دو روش خط فقر غذايي و غيرغذايي و پايه معكوس ضريب انگل استفاده شده است. يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد، هر فردي كه درآمدي كمتر از 250هزار تومان داشته باشد، زيرخط فقر است. شناسايي خط فقر غذايي سرانه/سالانه در مناطق شهري، از 159هزار تومان در سال83 به يكميليون و 126هزار تومان در سال92 رسيده كه نشان از هفتبرابر سخت شدن تامين 2300كالري براي هر يك از افراد خانوار دارد. اين افزايش بهنسبت كمتري در خط فقر غيرغذايي
سرانه/سالانه در فاصله زماني 92-83 خود را نشان ميدهد؛ بهطوري كه اين شاخص در فاصله زماني 10ساله مورد بررسي 6برابر شده و در مجموع خط فقر غذايي و غيرغذايي برحسب سال و ماه نيز روندي افزايشي داشته و در اين فاصله 6.5برابر شده است. اما اين وضعيت در مناطق روستايي بهمراتب بدتر از شهرهاست. در مناطق روستايي خط فقر غذايي سرانه/سالانه از 119هزار تومان در سال83 به 977هزار تومان در سال92 افزايش يافته و خط فقر غيرغذايي هم طي اين دوره هشتبرابر شده است. همچنين نتايج محاسبههاي اين پژوهش درخصوص شاخصهاي فقر در مناطق روستايي ايران نشان ميدهد، درصد فقرا از 0.099 در سال83 به 0.145 در سال91 افزايش يافته است. شكاف فقر هر چند در سال91 نسبت به سال83 كاهش يافته، اما شكاف فقر ابتدا در سالهاي 84 و 85 اندكي نسبت به سال83 كاهش داشته و مجددا در سالهاي88-86 افزايش و در سالهاي89-91 دوباره روندي كاهشي داشته است.
شدتيافتن 50درصدي فقر در سال88
شدت فقر نيز نشان ميدهد روند كلي شدت فقر در دوره 9ساله مورد بررسي روندي صعودي داشته و حتي در سال88 اين شاخص افزايشي 50درصدي نسبت به سال قبل خود را تجربه ميكند. در همين سال مناطق روستايي نيز وضعيتي مشابه مناطق شهري داشتهاند و اين موضوع خود را در تمام شاخصها نشان ميدهد. پژوهشگران براساس همين اطلاعات و يافتهها اذعان ميكنند اندازه شاخصهاي فقر در ايران بسيار بزرگتر از اندازه فقر برحسب فقر مطلق است. هرچند طي زمان، فقر مطلق در ايران در مناطق شهري و روستايي كاهش يافته اما فقر نسبي همواره روند افزايشي داشته است. محققان اين پژوهش اطلاعات مبتني بر بدتر شدن وضعيت فقر در سال88 را به يك نقد ساختاري بسط ميدهند و اظهار ميكنند: «برنامههاي كاهش فقر در ايران فقط روي فقر مطلق متمركز بوده و به فقر نسبي كمتر توجه نشان داده است.»
يكي ديگر از روشهاي شناسايي فقر در اين پژوهش استفاده از پايه معكوس ضريب انگل بوده است. ضريب انگل عددي است كه بر بخشي از درآمد كه صرف مواد غذايي شده است، دلالت ميكند. نتايج مربوط به خط فقر در جامعه شهري و روستايي كشور برحسب اين ضريب نشان ميدهد، هزينه خوراك افراد در سال91 بيشترين شيب افزايش را تجربه كرده و درحالي كه تقريبا از ابتداي سال80 تا پايان سال90 خط فقر ماهانه سرانه براساس متوسط هزينه خوراك، بين 20 تا 30هزار تومان افزايش مييافته، بهيكباره در سال91 حدود 70هزار تومان افزايش مييابد و از 477هزار تومان در سال90 به 544هزار تومان ميرسد و درنهايت در سال92 خط فقر ماهانه سرانه 714هزار تومان ثبت ميشود. البته لمس اين آمارها اصلا كار دشواري نيست و كافي است وضعيت اقتصادي 2سال آخر دولت دهم را بهياد بياوريم كه تورم افسارگسيخته (45درصد در سال91) شيب افزايش قيمتها خصوصا در كالاهاي خوراكي را چطور سرعت بخشيده بود و قيمتها نه ماهانه بلكه روزانه افزايش مييافت.
خط فقر ماهانه سرانه براساس اين ضريب، از 91هزار تومان در سال80 به 714هزار تومان در سال 92 افزايش يافته است. در سال88 اين عدد اندكي نسبت به سال87 كاهش يافته و دوباره در سال89 بهبعد روند صعودي داشته است. در مناطق روستايي در اواسط اين دوره (1384) به مدت 3سال ثابت مانده و در سال87 مجددا افزايش مييابد. اگرچه در سالهاي 90-88 نيز دچار نوساناتي بوده اما در سال92 به بالاترين حد خود در اين 12سال رسيده است. در مناطق شهري در سال83 خط فقر براساس معكوس ضريب انگل پنجبرابر خط فقر مطلق محاسبه شده براساس كالري است و تا سال1386 نيز اين نسبت باقي مانده است. در سالهاي بعد نيز نوساناتي داشته و در سال92 خط فقر براساس معكوس ضريب انگل 2.8برابر خط فقر براساس كالري است. در مناطق روستايي نيز، در سال83 خط فقر براساس اين ضريب، چهاربرابر خط فقر محاسبه شده براساس كالري است و تا سال1386 به همان شكل باقيمانده و از سال87 به بعد خط فقر برمبناي ضريب انگل بيش از دوبرابر خط فقر براساس كالري است.