به این ترتیب افغانستانیها در ایران برای جنگ در سوریه بچه شیعه و شیر دلاورند، اما برای تحصیل آنها صندلی خالی وجود ندارد. تردد آنها در برخی استانهای کشور ممنوع است و امکان کار کردن تنها در لیستی از مشاغل سخت برایشان ممکن است که به تصویب دولت اعتدال و امید هم رسیده
رییس سازمان نهضت سوادآموزی ایران گفته است که اگر کسی اوراق هویت نداشته باشد، دلیلی برای ثبتنام او و دادن خدمات نظام آموزشی به او وجود ندارد.
علی باقرزاده به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته که آموزش را حق اساسی شهروندان چه ایرانی و چه غیرایرانی میداند، اما در چارچوب ضوابطی که نظام آموزشی تعریف میکند.
او با به چالش کشیدن “پیشنهاد” ثبتنام دانشآموزان مهاجر و پناهنده، بدون شناسنامه و اوراق هویتی در مدرسهها گفته است: «من اعتقاد دارم هر کسی که در برنامههای آموزشی ثبتنام میکند، باید هویتش معلوم باشد و اوراق هویت داشته باشد، چون اگر قرار باشد همه افرادی را که ادعا میکنند شناسنامه ندارند ثبتنام کنیم، همه میتوانند اعلام کنند شناسنامه ندارند.»
این در حالی است که احمد محمدیفر، مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور، اول خرداد ماه گفته بود که اتباع غیرایرانی در صورت ثبتنام فرزندانشان در مدرسه نباید اخراج شوند.
موضوع تحصیل کودکان مهاجر در ایران یکی از مسائل چالشبرانگیز در نظام آموزش و پرورش ایران است.
در ایران نزدیک به سه میلیون تبعه افغانستانی زندگی میکنند که برای آنها اجازه اقامت در تعداد محدودی از شهرهای ایران صادر میشود. آنها تنها اجازه دارند در شمار محدودی از مشاغل پرخطر کار کنند و از شرایط مناسب برای تحصیل در مقاطع ابتدایی و تحصیلات تکمیلی برخوردار نیستند. این در حالیست که روزهای پایانی اردیبهشت ماه سال گذشته، منابع خبری در ایران از علنی شدن دستور رهبر ایران مبنی بر حق تحصیل تمامی دانشآموزان افغانستانی اعم از قانونی و غیرقانونی در ایران خبر داده بودند.
آیا این دستور رهبر ایران ضمانت اجرایی ندارد؟
دشواریهای زندگی مهاجران در ایران اما تنها به ممنوعیتهای تحصیلی محدود نمیشود.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، روز جمعه هفتم خرداد ماه مطلبی با عنوان «لطفا اتباع غیرمجاز را به کار نگیرید!» منتشر کرده است که در آن از کارفرمایان خواسته شده مهاجران فاقد پروانه اشتغال را به خدمت نگیرند و اگر این کار را بکنند، «بر اساس ماده ۱۱ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت، بابت هر روز اشتغال غیرمجاز فرد، پنج برابر حداقل دستمزد روزانه او جریمه میشوند و در صورت تکرار تخلف، جریمه دو برابر خواهد شد.»
در مقابل این محدودیتها و ممنوعیتها (اقامت دانشجویان تبعه افغانستان در ۱۹ استان ایران ممنوع شد– ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵) اما افغانستانیهای مقیم ایران برای جنگ نیابتی به سوریه اعزام میشوند. ماجرایی که در آغاز با تکذیب مقامهای ایرانی روبهرو شد، اما با انتشار خبرهای کشتهشدن افغانستانیهای فرستاده شده به سوریه، این تکذیبها جای خود را به تصویب قانون اعطای تابعیت به خانواده افراد کشته شده داد: اعطای تابعیت ایرانی به خانواده «شهدای غیرایرانی»
سایت علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی هم عکسهایی از دیدار او با خانوادههای این کشتهشدگان را منتشر کرد.
در واقع شرط دریافت امتیاز شهروندی اتباع خارجی (در اینجا افغانستانی) در ایران، کشته شدن آنها در سوریه یا در دیگر درگیریها و نبردهایی است که جهموری اسلامی درگیر آنهاست.
در همین زمینه: تابعیت ایرانی برای خانواده کشتهشدگان سوریه؛ شهدا یا مزدوران جنگی؟
سپیده شیرخانزاده، فعال اجتماعی، در همین زمینه در فیسبوک خود نوشته است: «… حالا کسی نباید دیده باشد یا اگر دیده باید از یاد ببرد که همین یک ماه پیش افغانها میخواستند بروند روبهروی سفارت برای آن دختر بچه {ستایش قریشی} شمع روشن کنند و اینها چیزی را که هیچ نبود به غائله بدل کردند. هر کس را میدیدند صورت هزاره دارد از همان درگاه قطار از قفا میگرفتند و با حقارت میبردند و خیابانهای منتهی به سفارت را کرده بودند میدان جنگ و جهنم زره و باتوم. و حالا دیگر از اوضاع اسفبار کارگریهای بیامن و نان و بیخانمانیها و تحقیرها و بیمدرسگی بچههاشان در این سالها نگوییم. ملتی که در به در و بیپشت و پناه شد، دولتش و فرهیختهاش هم بر محنت و جوری که برش میرود سکوت میکند. چه غمبارتر از این که از دست طالبها به این مملکت پناه بیاوری و قیمت قبول کردن باقی خانواده، به قربان رفتن مرد یا پسر خانواده باشد؟»
به این ترتیب افغانستانیها در ایران برای جنگ در سوریه بچه شیعه و شیر دلاورند، اما برای تحصیل آنها صندلی خالی وجود ندارد. تردد آنها در برخی استانهای کشور ممنوع است و امکان کار کردن تنها در لیستی از مشاغل سخت برایشان ممکن است که به تصویب دولت اعتدال و امید هم رسیده.
انتخاب دیگری هم البته دارند: به سوریه بروند و برای بشار اسد بجنگند.
منبع : رادیو زمانه